شعر در مورد رزق و روزی
شعر در مورد رزق و روزی
شعر در مورد رزق و روزی ،شعر درباره رزق و روزی،شعری در مورد رزق و روزی،شعر حافظ در مورد رزق و روزی،شعر درباره رزق و روزی حلال،شعر درباره رزق و روزی از مولانا،اشعار درباره رزق و روزی،شعر رزق و روزی،شعر رزق و روزی حافظ،شعر درباره رزق و روزی،شعر در مورد رزق و روزی،رزق و روزی در شعر،شعر درباره رزق و روزی حلال،شعر برای رزق و روزی،شعر رزق روزی،شعر در وصف رزق و روزی،شعری در مورد رزق و روزی،شعر حافظ در مورد رزق و روزی،شعر درباره رزق و روزی از مولانا،اشعار درباره رزق و روزی،رزق و روزی در شعر فارسی،رزق و روزی شعر،رزق روزی شعر،شعر درمورد رزق و روزی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد رزق و روزی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
شیر با ید تا اسیر چشم آهویی شود
روبها ن را رزقُ روزی مر غکی دزدانه با شد
شعر در مورد رزق و روزی
با خدایی که میده رزق
روزی کن مرا ، سجودت
شعر درباره رزق و روزی
هرکه را رزق به اندازه دهند
نه به نام و نه به آوازه دهند
شعری در مورد رزق و روزی
غم مخــــور چون رزق وافر مــی رسد
حق به انداز کرم در دست آدم مــی نهد
شعر حافظ در مورد رزق و روزی
دو بدو بازی اندیشه ی رزق
بدهند ماهی دریاها را
شعر درباره رزق و روزی حلال
ولی غارت محالِ چون دل من
همیشه در پی رزقِ حلالِ
شعر درباره رزق و روزی از مولانا
ما مصیبت زدگانی که پی رزق حلال
در به در از وطنی راهی غربت شده ایم
اشعار درباره رزق و روزی
ای خواهی رزق وافر خُلق نیکو اختیار
تاشود رزقت فزون و رزق آید بی شمار
شعر رزق و روزی
آنکه رزقش را همی گیرد ز راه رزق کشی
بیدرنگ حاکم او را نمیداند سزاوارخوشی
شعر رزق و روزی حافظ
کاش من هم
در کوچه و بازار روان بودم
و روزنه نگاهم
مانند همه ، در پی رزق روزانه ام بود
شعر درباره رزق و روزی
عشق قرضی و یار خواهان چغندر!
کودکان عصیانی تباه بی فردا .
شکمهای مملو از خاکستر
خالی از رزق .
شعر در مورد رزق و روزی
تا بدانم که جزای دل عاشق این است
و شکستن ، روزی و رزق ِ دل ِ غمگین است
رزق و روزی در شعر
طاعت حق در نماز است و دعا
روزه و حج و زکات، رزق حلال
شعر درباره رزق و روزی حلال
زجانان میکنم خواهش مرا عاقل کند یکدمن
سازد چشم من روشن نگردد رزق من این غم
شعر برای رزق و روزی
ای همه در دست تو رزق و صفا
ای همیشه بانی مهر و وفا
شعر رزق روزی
گوشه ی چشمی چو نماید به کس
در دو سرا رزق دهندش بسی
شعر در وصف رزق و روزی
خدمت به کسی بخاطر نان نکنیم
هرگز طلب رزق ز سلطان نکنیم
شعری در مورد رزق و روزی
رزق دادی همه شاه و گدارا
یکی نان جویکی نان بیات را
شعر حافظ در مورد رزق و روزی
رزق اسیر ِ صف و، صف هم هنر ِ بی هنران
من بن باطله را دوست ندارم دیگر
شعر درباره رزق و روزی از مولانا
در سفره ما جنگ شاه و گدا نیست ۰
شاه هم گدائیست و فارغ از رزق خدا نیست
بیشتر بخوانید :
شعر در مورد مسافرت
شعر در مورد ماه
شعر در مورد قرآن
شعر در مورد جنگ
اشعار درباره رزق و روزی
ماه رمضان آمد و تمرین صبوری
هنگام دعای سحر و رزق سحوری
رزق و روزی در شعر فارسی
بهر رزق در دل تفتان بیابان خارها شکفت
پهن گشت چادر مشکی شب بر روی دشت
رزق و روزی شعر
ابر و باران قطره عمان تست
رزق و روزی ریزه از خوان تست
رزق روزی شعر
پیر گفتش آنکه میکائیل اوست
لطف را و رزق را دادن نکوست
شعر درمورد رزق و روزی
کفایت تو دهد نظم ملک و ورنق دین
کفالت تو نهد رزق مور و روزی مار
شعر در مورد رزق و روزی
گشته قانع به رزق و روزی خویش
دست در کار کرده، سر در پیش
شعر درباره رزق و روزی
بدهد شرح شهر سوزی تو
یا کند قصد رزق و روزی تو
شعری در مورد رزق و روزی
من از رسیدن روزی به خویش دانستم
که رزق مردم بی دست و پا خدادادست
شعر حافظ در مورد رزق و روزی
ز کار خویش هنرمند را نصیبی نیست
ز جوی شیر به جز خون چه رزق فرهادست؟
شعر درباره رزق و روزی حلال
ز خوان رزق، هما استخوان نمی یابد
شکر وظیفه مورست و روزی مگس است
شعر درباره رزق و روزی از مولانا
شکر نصیب مور بود، خاک رزق مار
روزی به دست کوته و دست دراز نیست
اشعار درباره رزق و روزی
رزق ما بی دست و پایان بی طلب خواهد رساند
در رحم آن کس که روزی را مهیا کرده است
شعر رزق و روزی
اطعام رزق روح وطعام است رزق تن
خوش وقت آن که روزی روح اختیار کرد
شعر رزق و روزی حافظ
گفت بگذاشت راضیم ز خدای
آنچ رزق منست ماند به جای
شعر درباره رزق و روزی
باز گفتند رزق تو چندست
که دلت قانع است و خرسندست
شعر در مورد رزق و روزی
گفت چندانک عمر ماندستم
رزق من کرد جمله در دستم
رزق و روزی در شعر
گفت روزی دهم همی داند
تا بود روح رزق نستاند
شعر درباره رزق و روزی حلال
رزق اهل نظر از پرتو حسن
روزی آینه از دیدارست
شعر برای رزق و روزی
دیدن روزی ده تو رزق حلال است تو را
گرم به دکان چه روی در پی رزق عددی
شعر رزق روزی
اطعام، رزق روح و طعام است (رزق تن)
تا کی ز رزق روح به تن اکتفا کنی؟
شعر در وصف رزق و روزی
رزق بر اهل خانه تنگ مکن
روزی او میدهد، تو جنگ مکن
شعری در مورد رزق و روزی
جز بر در او قسمت روزی نکند بخت
آری چکند چون در رزق بشر آمد
شعر حافظ در مورد رزق و روزی
رزق خلوتگه اندیشه روزی خوار است
دانه هرگاه مژه باز کند منقار است
شعر درباره رزق و روزی از مولانا
بر آسمان فرشته روزی به بخت من
منسوخ کرد آیت رزق از ادای نان
اشعار درباره رزق و روزی
ریزه چینان قناعت را تلاش رزق نیست
سنگ، روزی می رساند مرغ آتشخواره را
رزق و روزی در شعر فارسی
کاسه دریوزه گردد چون صدف شد بی گهر
ریزش دندان فزاید حرص روزی خواره را
رزق و روزی شعر
شد چو گل از روی خندان، خرده زر رزق ما
چون صدف گشت از دهان پاک، گوهر رزق ما
رزق روزی شعر
خانه دربسته سنگ راه روزی خواره نیست
می رسد چون لعل از خورشید انور رزق ما
شعر درمورد رزق و روزی
قفل روزی در جوانی بستگی هرگز نداشت
ریخت تا دندان، کلید رزق را دندانه ریخت
شعر در مورد رزق و روزی
این که روزی بی تردد می رسد افسانه است
پنجه کوشش کلید رزق را دندانه است
شعر درباره رزق و روزی
دیده حق بین نگردد روزی هر خودپرست
ورنه خرمن های عالم جمله از یک دانه است
شعری در مورد رزق و روزی
حاصلش از رزق غیر از گردش بیهوده نیست
آسیا هر چند مستغرق در آب و دانه است
شعر حافظ در مورد رزق و روزی
تا دهن بازست روزی می رسد از خواب غیب
عقد دندانها کلید رزق را دندانه است
بیشتر بخوانید :
شعر در مورد رمضان
شعر در مورد زندگی
شعر در مورد ذات خراب
شعر در مورد سیزده بدر
شعر درباره رزق و روزی حلال
در رحم اطفال از تحصیل روزی فارغند
مانع رزق مقدر خانه دربسته نیست
شعر درباره رزق و روزی از مولانا
از هوا مرغان فارغبال روزی می خورند
در قفس هم رزق ما بی طالعان آماده نیست
اشعار درباره رزق و روزی
رزق من از شاهراه گوش درآید
روزی من چون صدف ز در ثمین است
شعر رزق و روزی
بر چمن پیرا ز آزادی نمی گردیم بار
از دل صد پاره باشد چون صنوبر رزق ما
شعر رزق و روزی حافظ
بی کشش گر طفل از پستان تواند شیر خورد
می شود بی جهد و کوشش هم میسر رزق ما
شعر درباره رزق و روزی
طرفی از دریا نبست از پوچ گویی ها حباب
از خموشی چون صدف شد آب گوهر رزق ما
شعر در مورد رزق و روزی
سبزه ما همچو جوهر موی آتش دیده است
قطره آبی است چون شمشیر و خنجر رزق ما
رزق و روزی در شعر
بوسه ای از لعل سیرابش نصیب ما نشد
سینه چون دوزخ است از آب کوثر رزق ما
شعر درباره رزق و روزی حلال
با خط شبرنگ ازان لب های میگون ساختیم
شد سیاهی ز آب حیوان چون سکندر رزق ما
شعر برای رزق و روزی
چشم بینا نیست، ورنه همچو گندم کرده است
باز از هر دانه ای، آغوش دیگر رزق ما
شعر رزق روزی
نیست کم از تنگ شکر، چشم تنگ ما چو مور
تا ز صحرای قناعت شد مقرر رزق ما
شعر در وصف رزق و روزی
آتش حرص از زبان بازی پریشان می کند
گر شود مشت سپندی همچو مجمر رزق ما
شعری در مورد رزق و روزی
حاصل ما صائب از گفتار، پیچ و تاب بود
از زبان پاک شد چون تیغ، جوهر رزق ما
شعر حافظ در مورد رزق و روزی
نه همین مهمان خورد روزی زخوان میزبان
میزبان هم رزق خود از خوان مهمان می خورد
شعر درباره رزق و روزی از مولانا
روزی آتش شود نخلی که دست آموز کرد
سنگ طفلان را که رزق مردم دیوانه بود!
اشعار درباره رزق و روزی
مانع رزق مقدر نشود در بستن
در رحم روزی اطفال مهیا گردد
رزق و روزی در شعر فارسی
رزق چون زود دهد دست بهم، زود رود
نکنم شکوه اگر روزی من دیر آید
رزق و روزی شعر
روزی درین بساط به بخت است واتفاق
ورنه شکر خوش است که رزق هما بود
شعر در مورد رزق و روزی
بیشتر بخوانید :
شعر در مورد زمستان
شعر در مورد ماه دی
شعر در مورد معلم
شعر در مورد قضاوت
- ۰ نظر
- ۲۰ فروردين ۹۷ ، ۱۱:۰۵